طراح تجربه کاربری، معماری تجربه کاربری، مشاور تجربه کاربری، کارشناس تجربه کاربری و ... واژه هایی هستند که احتمالا نام آنها را بعنوان یک شغل شنیدهاید ولی واقعا فرق آنها در چیست؟
در پاسخ به سوال فوق باید گفت تقریبا بدون استثنا همه آنها یک معنا دارند هرجند طراح تجربه کاربری بیشتر رواج دارد. البته کارشناس تجربه کاربری صحیح تر از بقیه است و تجربه کاربری نیاز به طراحی ندارد. ولی از آنجایی که غلط مصطلح صحیح است من نیز از واژه طراح تجربه کاربری استفاده میکنم.
واژه طراح تجربه کاربری با دیگر نقش ها از جمله طراح رابط کاربری، طراح گرافیک، طراح دیجیتال و ... نیز اشتباه گرفته میشود. دلیل آن بخاطر این است که افراد مختلف بخاطر تجارب و تاثراتی که از قبل داشته اند پیش زمینه های متفاوتی از این واژه دارند.
طراحی تجربه کاربری شامل تمام کارهایی است که باید انجام شود تا یک محصول هم به اهداف تولیدکنندگان خود برسد و هم بتواند کاربر را مجددا به سایت برگرداند. به عبارت دیگر تجربه کاربری درباره تمامی المانهایی است که از یک محصول یک تجربه میسازد. تجربه کاربری احساسات فرد در هنگام استفاده از یک محصول را مورد بررسی قرار میدهد.
اصلی ترین جنبه های داشتن یک تجربه کاربری موفق همواره یکسان است:
- سودمندی (مفید بودن)
- کاربردپذیری
- جذابیت
- درگیر کردن (لذت در استفاده، تشویق به تکرار استفاده)
طراح تجربه کاربری درگیر احساسات افراد در هنگام استفاده از کالا، سیستم یا سرویس هستند. همچنین همانطور که در بالا گفته شد طراح تجربه کاربری برداشتهای فرد از جنبه هایی نظیر سودمندی، کاربردپذیری و راندمان سیستم را نیز سهیم میکند.
در کل باید گفت که کار طراح تجربه کاربری دادن راه حل جذاب، لذت بخش و خلاقانه به مشکلات کاربران است. نتیجه کار طراح رابط کاربری باید از طریق معیارهایی که رفتار کاربر را توصیف میکند قابل سنجش باشد.
محمد صالح کاتبی سوم اکتبر 2015