هدف شما برای هر صفحه وب سایت باید خودآشکار بودن آن صفحه وب باشد، و متوسط مخاطب وبسایت شما باید بداند که از سایت شما چگونه استفاده کند.
بعضی وقتها، اگر کار شما اوریجینال، پیشگام و یا بسیار بسیار پیچیده باشد، باید توضیحات برای استفاده از سایت درنظر گرفته شود. صفحه توضیحات باید بصورتی نگارش شود که در ظرف مدت کوتاهی کاربر "متوجه شود" – اما درظرف مدت کوتاهی. ظاهر چیزها، نامگذاری مناسب، لیاوت صفحه، و مقدار کم کمی متن توضیحی باید باهم بشکل یک یاد آور کار کنند.
اگر نمیتوانید در صفحه همه چیز را بصورت خودآشکار نمایش دهید، حداقل باید برای سایت خود یک صفحه توضیحات برای سایت خود درنظر بگیرید.
شما حتما بعنوان یک طراح سایت شنیدهاید که میگویند اگر کاربر نتواند با سایت شما کار کند به سراغ سایت رقیب شما میرود. این جمله تاحدودی صحیح است، اما شاید تعجب کنید که بدانید خیلی کم اتفاق میافتد که کاربر از سایت شما خسته شود. خیلی افراد زمانی که نتوانند از سایت شما استفاده کنند خودشان را سرزنش میکنند نه سایت شما را.
حقیقت این است که سایت شما در وحله اول ممکن است به راحتی قابل استفاده نباشد و کاربران شما هم نمیدانند که سایت دیگری هم وجود دارد که میتوانند از آن به جای سایت شما استفاده کنند. در ضمن پروسه دنبال سایت مشابه گشتن هم خیلی جالب نیست.
همچنین این ذهنیت وجود دارد که "من که تا الان ده دقیقه منتظر اتوبوس ماندهام، شاید اگر بخواهم سوار وسیله دیگری شوم مجبور بشم بیشتر از این منتظر بمانم". بعلاوه، چه کسی تضمین میکند رقیب شما از سایت شما خسته کنندهتر نباشد؟
پس چرا باید کاری کنیم که سایت ما خودآشکار باشد؟ این کار همانند انداختن نور خوب به ویترین مغازه میباشد. کار با سایتی که به ما کمک میکند تا درباره چیزهای بیاهمیت فکر نکنیم راحتتر از سایتی است که چیزهای بیاهمیت را بصورت پازل نمایش میدهد و باعث میشود انرژی وعلاقه ما تلف شود.
درنتیجه، اگر میخواهیم صفحات وب موثر باشند، باید کاری کنیم تا با یک نگاه خیلی از معماها حل شوند. و یکی از بهترین شیوهها این است که صفحات وب خودآشکار باشند.
استیو کراگ کتاب نگذار من فکر کنم